زمانی که خود را آماده می کنیم تا گامی جدید در زندگی برداریم نیازمند به بررسی و تحقیق در مورد سایرینی هستیم که در آن راه تجربه داشته اند. گام جدید من نوشتن و یادگیری است. اما چگونه باید این راه را آغاز می کردم؟
در اوایل شروع به نوشتن ، یکی دو موضوع را که از قبل در ذهنم می گذشت و اطلاعات کافی در آن زمینه داشتم سبب شد تا بتوانم مطالب خود را سریع تر به مرحله ی نوشتن برسانم اما از مطلب سوم به بعد نمی توانستم ذهن خود را به خوبی برای نوشتن مطلبی جدید متمرکز کنم. عنوان های مختلف به ذهنم می رسید و شروع به نوشتن هم میکردم اما به میانه ی راه که که می رسیدم رشته ی کلام از دستم می رفت و دائما از خود می پرسیدم که آیا این مطلب مناسب است؟ مثالی که زده ام سبب سهولت در فهم مطلب می شود؟
برای بهتر عمل کردن در نوشته های خود، به وبسایت های دوستانی که در این راه قدم برداشته بودند سر زدم و به نتایج زیر رسیدم.
- در زمان شروع ، کمیت و متعهد بودن به نوشتن مستمر ، مهم تر از کیفیت است.
- ساده بنویسیم و از همان روزهای اول به دنبال مخاطب نباشیم.
- آن چه که هستیم را بنویسیم.
- کمال گرایی نکنیم.
- نگاه و مدل ذهنی یادگیرنده داشته باشیم.
- برای داشتن خروجی ، باید ورودی خوب داشته باشیم مثل مطالعه.
- نگاه و دیدگاه خود را نسبت به مطالب مختلف عنوان کنیم.
- ورودی های مختلف را انتخاب کنیم مانند فیلم، کتاب، مقاله، وبسایت های آموزشی و…
- از دیگران برای نوشتن کمک بگیریم.
- عنوان های مختلفی را که در ذهنمان می گذرد جایی ثبت کنیم تا راحت تر برای نوشتن در آینده ، موضوع داشته باشیم.
- اگر میتوانیم چند مطلب در بایگانی خود داشته باشیم تا اگر زمانی نتوانستیم بنویسیم از آن ها استفاده کنیم.
- سعی کنیم نسبت به یک یا چند موضوع به صورت سریالی مطلب بنویسیم.
- مستند صحبت کنیم و اطلاعات قابل اتکا را انتقال دهیم.
- نوشته ی دیگران را تحلیل کنیم.
برای من که در اوایل داشتن وبسایت شخصی هستم، موارد بالا کمک کننده و الهام بخش بوده که تلاش می کنم در آینده این لیست را تکمیل تر کنم.
همینطور از دوستانی که با نوشتن مطالبشان به من کمک می کنند تا بهتر یاد بگیرم و مسیر خود را پیدا کنم تشکر می کنم.
دوستان من :
همچنین دو مطلب از استاد عزیز محمدرضا شعبانعلی که خطاب به دوستانی که مانند من در شرایط مشابه بوده اند پاسخ می دهند، بسیار برای من موثر بوده است. ( مطلب اول و مطلب دوم )
نوشتن معجزه ای هست در دست انسان. هیچ موجود زنده ای بغیر از انسان نمیتونه ذهن و درون خودش رو به نمایش بذاره. نوشتن یکی از راه های نمایش دنیای درونه. به همین خاطر ریسک داره و شجاعت میخاد. کلام به سادگی فراموش میشه ولی نوشته برای همیشه میتونه در خاطره ها بمونه. تجربه خودم اینه که نوشتن واقعا کار سختیه و ذهن بشدت نسبت بهش مقاومت میکنه. ولی کسی که از طریق نوشتن میتونه ارتباط برقرار کنه با مخاطبش, به درجه بالاتری از مهارت ارتباطی دست پیدا کرده.
از اینکه به اینجا سر میزنی خوشحالم
پیرو صحبتی که کردی که کاملا هم درسته ، محمدرضا شعبانعلی توی فایل صوتی حرفه ای گری در بحث دانش تخصصی به همین نکته اشاره میکنه که افرادی که وبلاگ شخصی دارن بعد از یه مدت با چالش جدیدی روبرو میشن و اون به نگارش درآوردن فکرهاشون هست که این موضوع عاملی برای تلاش بیشتر در بالا بردن اطلاعات و در ادامه ظرفیت های فرد هست.