مدتی پیش مطلبی را درسایت شخصی حمید طهماسبی نوشتم که دوست داشتم در همین فضای شخصی خودم دوباره منتشرش کنم . از حمید بابت اینکه این مطلب را در سایت خودش منتشر کرد تشکر می کنم.
وقتی بدلیل بار مسئولیت بالا و کنترل شرایط تلاش میکنیم که دقت خود را بالا ببریم و با ظرافتی متفاوت تر از سایرینی که با ما در یک مسیر مشخص تلاش میکنند ، به مسائل نگاه میکنیم جزئیاتی را میبینیم که از دید سایرین پوشیده است . این روند ادامه پیدا میکند و در امتداد آن دقت ما بالاتر میرود و سبب میشود که در طول مسیر در تشخیص و دیدن مسائل مختلف فاصله ی خود را بیشتر کنیم . هرچه این فاصله بیشتر میشود تشنگی ما نسبت به یادگیری و شناخت مباحث پیرامونی مثل توسعه ی مهارت های فردی ، هنر ارتباط با دیگران ، رفتار سازمانی ، مدیریت منابع انسانی ، کار تیمی ، برنامه ریزی و تقسیم کار ، نظارت بر نوع اجرای کارها و همچنین دقت به آینده نگری در مورد نیازهایی که بوجود خواهد آمد ؛ بیشتر میشود . مطالعه ی ما بیشتر میشود ، سوالاتی که از خودمان میپرسیم متفاوت میشود ، نگاهمان تغییر میکند و مدل فکریمان به سطحی بالاتر ارتقا می یابد . در این مسیر نوع مکالمه و افرادی که با آنها صحبت و مشورت میکردیم هم عوض میشود. انگار با دوستانی که در گذشته میتوانستیم با آنها صحبت کنیم حرف مشترک کمتری داریم و همنشینی و هم صحبتی با آنها حس نا آشنا یی برایمان دارد و حتی گاهی اوقات تا جایی فشار می آورد که گذراندن زمان با آنها از جنس تلف کردن وقت میشود . اینجاست که بیشتر احساس تنهایی میکنیم و هر تصمیمی به شکلی ؛ هم فشار بیشتر ایجاد میکند هم قدرت تصمیم گیری را در ما افزایش میدهد . توانمان را در تصمیم گیری های لحظه ای بیشتر میکند و کمک میکند که در شرایط بحرانی سریعتر راه حل ارائه دهیم . فشاری که حاصل از عبور از مرزهای قبلی بوده و مارا به سمت دنیای جدیدتری سوق داده و فشار فکری و روحی بیشتری را به ما تحمیل کرده ؛ یکی از خروجی های مثبت آن قدرت تصمیم گیری سریعتر و البته با دقت بالاتر نسبت به مسائل پیش روست . اعتماد به نفس بیشتری به ما میدهد و نگاه اطرافیان را نسبت به ما عوض میکند . اعتماد و حرف شنوی اطرافیان بیشتر میشود و برای مشکلات مختلف بیشتر از قبل مشورت میخواهند .
- حال سوال این است که برای حفظ روال جدید و با روند شکل گرفته چگونه عمل کنیم ؟!
یکی از نکات مهم در حفظ شرایط جدید با توجه به نگاه اطرافیان ، توجه به خود ، رفتارها و عملکردمان است . دیگران بیشتر از کلام و حرف های ما ، به رفتار و عمل ما توجه میکنند و این سببی است که هر رفتاری را با انتخاب شخصی انجام ندهیم .
از جمله مواردی که باید در رفتار ما نمود پیدا کند کمک به ظرفیت سازی در اطرافیان است ، دقت به نقاط قوت ، ضعف و استعدادهای ایشان و ایجاد راهکار و توصیه به همراه روش های عملیاتی برای اقدام به تغییرات و شروع به انجام میکرو اکشن ها ست .
کمک به دیگران از دو جنبه برای ما مفید است . اول اینکه در کمک به ثبات توانایی ها و یادگیری بهتر خودمان موثر است و دوم اینکه آموزش دیگران در جهت رشد فردی آنها ، سبب همراه شدن ایشان در مسیری که انتخاب کرده ایم میشود . یادمان باشد تا زمانیکه علم و مهارت های خود را نشر ندهیم و در کمک به دیگران تلاش و فداکاری نداشته باشیم نمیتوانیم در مسیر صحیح رشد و تعالی قرار بگیریم .
نکته ی قابل توجه دیگر این است که بیش از یک حد مشخص روی دیگرانی که به آنها کمک میکنیم حساب نکنیم . به دلایل مختلفی چون ناپختگی فرد ، نداشتن دید به آینده ، عدم توجه به روند در حال توسعه ، مشورت های نابجا و دلایل ناراحت کننده ایی از این جنس ، ممکن است افراد در حوزه ی فعالیت ما از مسیری که در وهله ی اول به نفع خودشان است جدا شوند و به اشتباه مسیر دیگری را انتخاب کنند .
پیوسته به یاد داشته باشیم که رشد و توسعه در هر مسیری که حرکت میکنیم صبر زیاد ، تنهایی ، تحمل فشار ، دیدن بی مهری از سمت اطرافیان ، فشارهای روحی و قضاوت های نابجا نسبت به ما رابه همراه دارد اما آن چیزی که سبب شیرینی این راه میشود بدست آوردن قدرت حل مسئله ، قدرت رهبری ، دید بلندتر ، فکر بازتر و البته استمرار در آن سبب ایجاد شبکه ی جدیدی از ارتباطات میشود .
باید این را بدانیم که اگر نیازمند رشد و تعالی هستیم باید جنس فکر و روح عمل خودمان را تغییر دهیم و برای سختی هایی که به سادگی نمیتوان از آنها عبور کرد خود را آماده سازیم .