در طول سال 99 تصمیم گرفتم بیت هایی که در تکمیل یک موضوع در میان صحبت ها گفته می شود را بنویسم. این بیت ها در زمان های مختلف و در زمینه های متفاوتی از سمت افرادی که با آنها در تعامل بوده ام عنوان شده.

جالب اینجاست که با شنیدن این بیت ها در مکالمات یا جلساتی که داشته ام، جانِ کلام بسیار خوب و کامل در ذهن من مانده است. برخی از آنها در مذاکره ها گفته شد، برخی در جلسات کاری، برخی در جمع های صمیمی و برخی هم در نوشته های دوستان.

وقتی سهم اثر شعر رو در تکمیل و فهم بهتر یک موضوع متوجه شدم، تصمیم گرفتم بطور پیوسته آنها را بنویسم و در سال جدید آن را در وبسایتم منتشر کنم.

امروز فرصت شد تا آنها را بنویسم. تعدادشان کم است، به همین خاطر خوشحال میشم اگر شما هم این مطلب رو خوندید ، بیت هایی که برای شما مفید بوده رو اینجا بنویسید.

• از پدر گر قالب تن یافتیم / از معلم جانِ روشن یافتیم

• آمدم تا جان ببازم دست چیست / مست گر از سیلی گریزد مست نیست

• عیب وی جمله بگفتی، هنرش نیز بگو

• ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود / نی نام زما و نی نشان خواهد بود

          زین پیش نبودیم و نبد هیچ خللی / زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

• قومی متفکرند در مذهب و دین / قومی به گمان فتاده در راه یقین

          می ترسم از آن بانگ که آید روزی / که ای بی خبران راه نه آنست و نه این

• شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع / آتشی در دلش افکندم و آبش کردم

• تا در طلب گوهر کانی، کانی / تا در هوس لقمه ی نانی، نانی

          این نکته ی رمز اگر بدانی دانی / هر چیز که در جستن آنی آنی

• بیرون زتو نیست هر چه در عالم هست / در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

• تا نگذری از جمع به فردی نرسی / تا نگذری از خویش به مردی نرسی

          تا در ره دوست بی سروپا نشوی / بی درد بمانی و به دردی نرسی

• جان فدای نفس نادره مردانی باد / که کم و بیش نگشتند به هر بیش و کمی

• تو پای در ره نه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت

• دراین درگه که گه گه کُه، کَه و کَه کُه شود ناگه / مشو غره به امروزت که از فردا نِی آگه

امیدوارم خواندن این بیت ها برای شما هم مفید بوده باشه.

باتشکر