مطالعه. کلمه ای آشنا برای همه ی ما. هر دوست و آشنایی نسبت به مطالعه نظر مثبت دارد و تشویقت می کند که مطالعه کنی حتی اگر خودش هم مطالعه نکند. وقتی کلمه ی مطالعه را می شنویم عباراتی مثل فواید مطالعه ،مطالعه یعنی چه ، مطالعه کتاب ، نقش مطالعه در زندگي انسان از ذهنمان می گذرد.
اما واقعا هدف از مطالعه چیست؟
مطلبی را که در اینجا می نویسم اشاره به تاثیر متفاوت مطالعه برای افراد مختلف است. فرض کنید قبول کنیم که مطالعه خوب است و برای زندگی ما مفید ، اما سوالی که مهمتر است و البته فراموش می شود این است که برای چه شخصی و در چه شرایطی؟ در بیشتر صحبت هایی که با دوستانم می کنم یا از سایرینی که با آنها ارتباط دارم میشنوم ، این است که میتوانیم با مطالعه از تجربه ی دیگران استفاده کنیم ، با نگرش آنها آشنا شویم و وسعت دیدمان را بزرگتر کنیم تا بتوانیم با مدل ذهنی مفیدتری زندگی کنیم. از نظر من این حرف ها از هر زاویه ای که به آن نگاه کنی صحیح هستند اما نکته ی مهمی که در بیشتر این توصیه ها و نگاه ها فراموش می شود این است که ، فضای روحی و شرایطی که فرد با آن روبروست مورد توجه قرار نمیگیرد و بیشتر مثل نسخه ی پزشکیست که برای همه ی بیمارها یک راه حل را تجویز می کند.
بی شک یکی از ابزارهایی که به زندگی فردی ما کمک می کند مطالعه است اما آیا فردی که دوست یا عزیزی را از دست داده ، کسی که مشکل مالی دارد ، مغروض است ، از نظر روحی دچار مشکل است ، در آزمونی شکست خورده یا مسائلی که او را دچار درگیری های ذهنی شدید کرده ، می توان نسخه ی بی چون و چرای مطالعه را به او پیشنهاد داد؟ باید بدانیم که مطالعه هم حال و هوای خاص خود را می خواهد. البته من تنبلی و عدم همت فردی برای مطالعه مورد بحثم نیست.
اگر بتوانیم نسبت به این موارد و شرایطی که در آن هستیم یا دوستی که در این شرایط قراردارد آگاهانه تر نگاه کنیم ، بهتر میتوانیم اثرگذاری داشته باشیم و از ابزار مطالعه در زمان مناسب و در جهت صحیح استفاده کنیم. این موضوع برای کسانی هم که در مسیر توسعه ی مهارت های فردی قرار دارند نیز صادق است ، کتاب می خواند کتاب می خواند و باز هم کتاب می خواند فارغ از اینکه به این موضوع توجه کند که چه چیزی از آن مطالعه می خواهد و هدفش چیست. یادمان نرود که در مسیر توسعه ی فردی ، مطالعه یکی از ابزارهاییست که کمک می کند تا بتوانیم عملکرد بهتر و نگاه کاملتری داشته باشیم. خواندن یک یا چند کتاب محدود و توانایی استفاده از آنها در رفتار و عملکرد ، بسیار مفیدتر از مطالعه ی بی چون و چرای حجم بالای کتاب و مقاله است.
به نظر من عامل اثرگذار در هر فعل و انجام کاری تشخیص شرایط ، هدف استفاده از آن ، کاربردی که برای ما دارد و توجه به اثرگذاری صحیح در مسیریست که انتخاب می کنیم.
تمرینی که مدتیست من برای خودم در نظر گرفته ام ، پایین آوردن سرعت اتمام مطالبیست که در حال مطالعه و یادگیری آنها هستم تا بتوانم به خوبی نسبت به استفاده و کاربرد آنها اقدام کنم.
لینک مرتبط : چرا و چه مطالعه کنیم