سه تجربه کاربردی برای تصمیم‌گیری بهتر در مسیر شغلی

با توجه به اینکه در پایان سال افراد زیادی خودشون رو برای موندن یا ادامه دادن با شرکت ها، روابط کاری  یا پروژه ها و مسیر شغلی ارزیابی میکنن، سه مورد رو که در این سال ها یاد گرفتم یا با افراد باتجربه نسبت بهشون توافق داریم رو، مینویسم.

مواردی که دونستنشون کمک میکنه مسیر پیشِ رو در زمینه شغلی رو بهتر ترسیم کنیم و تصمیم بگیریم.

 

 

 

یک- نوشتن سلسله مراتب ارزش ها

ما نیاز داریم موارد مهم یا سلسله مراتب ارزش های خودمون رو بدونیم.

اگه تونستیم با عضو شدن در یک مجموعه یا در ارتباطات کاری، یکسری موارد مهم منطبق با ارزش هامون رو هم جهت ببینیم، باید تلاش کنیم در جزییاتی که فشار ذهنی برامون داره، صبر داشته باشیم. خوبه که بدونیم چرا این ارتباط شروع شد و چی شد که ارتباط یا ارتباطات یا فعالیت با مجموعه یا گروه های قبلی قطع شد و خوبه که بدونیم چطور این ارتباط میتونه مفید ادامه پیدا کنه.

اینکه بدونیم چی میخوایم در کنار اینکه بدونیم همه ی چیزهایی هم که میخوایم به راحتی کنار هم قرار نمیگیره و قواعد زندگی و شرایط (مخصوصا در ایران) به شکلی پیش میره که سبدِ خواسته ها و نیازها به خوبی پرنمیشه، لازم میشه موارد اصلی مثل سلسله مراتب ارزش ها که مهم هستن تامین بشن. و سایر موارد در مسیر اضافه بشن یا بپذیریم تا مدتی امکان اضافه شدن ندارن و صبر رو برای خودمون تعریف کنیم.

این رو از این جهت نمیگم که باید خواسته هامون رو کنار بزاریم، اتفاقا باید بطور دائمی ببینیمشون، براشون تلاش و در ادامه به روزشون کنیم اما اگر شرایطِ موجود و سهم اثراتش رو نبینیم، فشارهای متعدد ذهنی رو به خودمون وارد میکنیم و توی این شرایط امکان گرفتن تصمیم های اشتباه یا هزینه دار بالا میره.

پس نوشتن سلسله مراتب ارزش ها خیلی مهم میشن.

 

دو- مشخص کردن افق زمانی

ما باید به افق زمانیِ ارتباطی که میخوایم شروع بشه فکر کنیم. همه ی ما میدونیم حداقل 35 سال در زمینه ی کار و حرفه، فعالیت میکنیم (اگر عدد اعلامی تامین اجتماعی رو برای مشاغل غیر خاص، ملاک قرار بدیم).

خیلی مهم میشه امروز به این توجه کنیم که چقدر از این مسیر رو طی کردیم. وقتی این نگاه وجود داشته باشه، فرصت بیشتری به خودمون، تیم و اون شرکت و مجموعه میدیم، به این خاطر که الزاما توی لحظه ی امروز گیر نمیکنیم و این نگاه بهتر میتونه به کمکمون بیاد که تصمیم گیری بهتری کنیم. وقتی مسیر حرفه ای خودمون رو به این شکل ببینیم، و دیگرانی که در قالب شرکت، پروژه یا روابط حرفه ای باهاشون در ارتباطیم و با سلسله مراتب ارزش های ما هم جهت هستن ، اون موقع افق زمانی و تصور اینکه چقدر میتونم باهاشون فعالیت حرفه ای داشته باشم، سوال مهمی میشه و نیاز میشه که برای خودمون مشخصش کنیم تا بتونیم برنامه ریزی کنیم و در جهت هدف مشترک قدم برداریم.

اگر من بدونم چی میخوام و منطقی به این موضوع نگاه کنم، افق زمانی سوال مهمی برای تصمیم گیری هام میشه و اگر این افق زمانی کوتاه نباشه، در نوع عملکرد، تعاملات، شنیدن نقدها، تحمل فشارها و موارد سخت توی مسیر، خیلی کمک کننده میشه و منطقا آینده رو هم بهتر میسازه.

 

 

سه- دقیق بررسی و منطقی مقایسه کنیم

مورد سوم بررسی بیشتر و دقیق تر اطرافمون هست، اینکه بتونیم با دقت ببینیم شرایط و موقعیت رو. هم موقعیت خودمون رو به عنوان جایگاه حرفه ای-یی که داریم هم موقعیت شرکت ها، پروژه ها، ارتباطات حرفه ای و وضع واقعی بازار. زمانیکه خودمون با خودمون فکر میکنیم و اطلاعات رو فقط از پست های سوشال مدیا یا صحبت های سطحی و کوتاه با دیگران به دست میاریم، ارزیابی دقیقی نمیتونیم بکنیم و این میشه که سلسله فکری توی ذهنمون شکل میگیره که مختصات اشتباهی رو برای شرایط فعلی تخمین میزنیم و این ما رو دچار خطا و احتمالا پشیمانی یا ناراحتی درآینده میکنه. پس خیلی خوب هست که دقیق ببینیم، دقیق بررسی کنیم، دقیق بپرسیم، وقت بزاریم و در ادامه منطقی ارزیابی کنیم. با وجود ارزیابی نسبتا کامل، شرایط و فضای فکری بهتری برای خودمون میسازیم و با شنیدن هر حرف متفاوتی، در مسیر شغلی دچار مسئله، سردرگرمی و چالش ذهنی نمیشیم.

 

با توجه به توضیحاتی که نوشتم، به نظرم اومد از بین موارد متعددی که میتونه روی تصمیم گیری های ما برای ادامه دادن با دیگر افراد اثر بزاره، این 3 مورد اهمیت بالایی دارن و امیدوارم که خودم هم بتونم به خوبی در زمان ها و موقعیت های مختلف رعایتش کنم.

 

با تشکر

 1                  5

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *